یادداشتی درباره‌ی ضرورت آموزش سواد رسانه‌ای به کودکان

آموزش سواد رسانه‌ای به کودکان!

مرضیه کوهستانی، کارشناس رسانه

 

قرن بیست و یکم به عصر ارتباطات و اطلاعات معروف است و زیستن در این قرن کودکان را در مواجهه‌ی دائمی با چالش‌ها و فرصت‌های تکنولوژی‌های جدید قرار می‌دهد.

معنای عصر ارتباطات و اطلاعات این است که ما در زمانی زندگی می‌کنیم که تکنولوژی‌های رسانه‌ای پیشرفته‌‌ بسیار زیادی پیرامون ما را گرفته‌اند و مدام در معرض رسانه‌ها هستیم. در چنین فضا و شرایطی رسانه‌ها به‌ویژه تکنولوژی‌های جدید ارتباطی و اطلاعاتی که به کمک رسانه‌ها می‌آیند ما را با فرصت‌ها و گاه چالش‌های مختلفی روبه‌رو می‌کنند. مانند فرصت آموزش، فرصت دسترسی عمومی به اطلاعات، فرصت تعامل و اظهارنظر.

اما به‌طور کلی فرصت‌های رسانه‌های جدید عبارتند از: دسترسی گسترده به اطلاعات، شکل‌گیری خرد جمعی و رشد عقل انتقادی به واسطه‌ی تضارب آراء، گسترش ارتباطات میان فردی، حفاظت از امنیت ملی و ردیابی تهدیدات تروریستی، تسهیل فرآیند آموزش و تنوع پلتفورم‌های آموزشی، آموزش و گسترش ارتباطات سلامت، ساماندهی و توسعه‌ی مشارکت‌های اجتماعی، فراهم آوردن فضا و شیوه‌های نوین تبلیغات، ایجاد و توسعه شیوه‌های نوین کسب و کار و تجارت، کاهش هزینه‌های اقتصادی، اجتماعی، گسترش عدالت رسانه‌ای،  سرگرمی و تفریح. این‌ها همگی برخی از فرصت‌ها و امکاناتی هستند که فضای مجازی در اختیار کاربران خود قرار داده است و زیر عناوین فرصت‌های آموزشی، فرصت‌های اجتماعی، فرصت برای سرگرمی، تجارت و ارایه خدمات قابل دسته‌بندی هستند.

اما  چالش‌هایی هم رسانه‌ها با خودشان می‌آورند که در تمام کشورهای دنیا این چالش‌ها در سیاست‌گذاری کلان مورد توجه قرار می‌‌گیرند. یکی از این چالش‌ها مخاطراتی است که ممکن است رسانه‌ها بچه‌ها را با آن مواجه کنند. یکی از این مخاطرات و چالش‌ها پورنوگرافی کودکان یا قلدری در فضای مجازی است. در واقع چالش‌های بسیار متنوعی ممکن است روبه‌روی کودکان در عصر اطلاعات و ارتباطات به‌وجود بیاد. برای همین در تمامی کشورهای دنیا دو راهکار انتخاب می‌کنند. یکی سیاست‌گذاری‌های سخت‌گیرانه در خصوص انتشار مطالب درباره‌ی کودکان مانند توبیخ نشریه‌ای که کاری بر ضد قوانین حقوق کودک انجام می‌دهد و بخش دیگر تلاش کشورها برای ارتقای دانش و آگاهی کودکان است.

این تلاش‌ها در سه بعد مختلف انجام می‌شود. یکی آن‌که به خود کودکان آموزش‌های لازم را می‌دهند و در حقیقت آن‌ها را مهارت‌مند می‌کنند. نه فقط در مواجه با رسانه‌ها؛ بلکه در تولید محتوا برای رسانه‌ها.

بخش دیگری از این آموزش‌های سواد رسانه‌ای در واقع متمرکز بر والدین کودکان است. به والدین می‌گویند چطور می‌شود رسانه‌ها را کنترل کرد و چگونه می‌شود کودک‌مان را در مواجه با رسانه‌ها کنترل کنیم.

بخش دیگر هم آموزش‌هایی است که به معلمان و مربیان کودکان داده می‌شود. آموزش‌هایی که چطور می‌توانند نظارت کافی بر عملکرد کودکان و در مواجه با رسانه‌ها داشته باشند. یا چگونه به کودکان آموزش‌هایی بدهند که آن‌ها را توانمند و مهارت‌مند کنند.

سواد رسانه‌ای (Media Literacy) در یک تعریف بسیار کلی عبارت است از یک نوع درک متکی بر مهارت که براساس آن می‌توان انواع رسانه‌ها و انواع تولیدات آن‌ها را شناخت و از یکدیگر تفکیک و شناسایی کرد.

سواد رسانه‌ای می‌تواند به مخاطبان رسانه‌ها بیاموزد که از حالت انفعالی و مصرفی خارج شده و به معادله‌ی متقابل و فعالانه‌ای وارد شوند که در نهایت به نفع خود آنان باشد. به دیگر سخن، سواد رسانه‌ای کمک می‌کند تا از سفره‌ی رسانه‌ها به گونه‌ای هوشمندانه و مفید بهره‌مند شد.

مسلط شدن به سواد رسانه‌ای هم مستلزم کسب آمیزه‌ای از مهارت‌هاست و مخاطب به مدد آن می آموزد که در شرایط انبوه شدن پیام، چگونه پیام‌های مورد نیاز را جستجو کند و اهداف پیام را تشخیص دهد.

برخی کارشناسان ارتباطات معتقدند فرد بـا مهارت سـواد رسانه‌ای قادر است منتقدانه درباره‌ی آن‌چه در کتاب، روزنامه، مجله، تلویزیون، رادیو، فـیلم، موسـیقی، تبلیغـات، بازی‌های ویدیویی، اینترنت و… می‌بیند، می‌خواند و می‌شنود، فکر کند.

آموزش سواد رسانه‌ای یکی از مهم‌ترین آموزش‌هایی است که می‌تواند مخاطرات فضای مجازی و رسانه‌های جدید برای کودکان را کم و در عین حال کمک کند کودکان بتواند از تکنولوژی‌هایی که در عصر حاضر وجود دارند بهترین بهره را ببرند.

 

مطالب مرتبط:

یادداشتی درباره‌ی ضرورت به رسمیت شناختن حریم خصوصی کودکان!

یادداشتی درباره‌ی انتشار عکس کودکان محروم در فضای مجازی به بهانه‌ی کمک به آن‌ها

یادداشتی درباره‌ی قدرت انتخاب و نقش سواد رسانه‌ای در این زمینه!

 

شاید این ها را نیز دوست داشته باشید