یادداشتی درباره‌ی کسب شهرت اینفلوئنسرهای اینستاگرامی از انتشار عکس کودکان محروم

کار خیر یا کسب شهرت!

مونیکا نادی، وکیل دادگستری

طبق پیمان‌نامه‌ی جهانی حقوق کودک به عنوان سند مادر قانون‌گذاری در حوزه‌‌ی کودک و قوانین و مقرره‌های تعریف شده در آن تمام کودکان صرف نظر از اوصاف ظاهری‌ و شرایط مالی و اقتصادی‌شان محترم هستند و حقوق آن‌ها باید تضمین شود. بنابراین در هر اقدامی که به هر نحوی با کودک مرتبط است باید منافع عالی کودک در الویت باشد. در واقع کودکان حق ذاتی برای زندگی، رشد و بقا دارند و از حق کرامت انسانی و حق حریم خصوصی هم بهره‌مند هستند. به همین دلیل همه‌ی فعالیت‌ها در ارتباط با آن‌ها حتی به قصد کمک به کودکان باید با لحاظ این اصول اساسی در مواجهه و برخورد با کودک باشد. یعنی هر اقدامی ضمن حفظ حریم خصوصی و کرامت کودک در راستای منافع عالیه‌ی او باشد و حق ذاتی که کودک برای زندگی دارد را به رسمیت بشناسد. اما متاسفانه شاهد این هستیم که بسیاری از افراد که بعضا در فضاهای مجازی هم شناخته شده هستند با سواستفاده از این کودکان برای این‌که خودشان به شهرت بیشتری برسند کرامت انسانی کودکان را زیر پا گذاشته‌اند. در حقیقت به بهانه‌ی کمک به این بچه‌ها چهره‌ی آن‌ها را پخش می‌کنند تا ترحم مخاطبان جلب شود. این کار در واقع غرور کودک را به‌ خطر می‌اندازد و منافع کودک را از بین می‌برد و برخلاف منافع اوست.

اصلا مفهوم کمک و کار خیر چیست؟ روش کار برای کمک به کودک در شرایط نامساعد چیست؟

متاسفانه این موضوع هم مانند بسیاری از مفاهیم  دیگر در جامعه‌ی ما جا نیفتاده است. این‌که هرکسی یک دوربین بردارد و چند تا کیف و کتاب و لباس بخرد و از کودکان محروم و آسیب‌دیده عکس و فیلم تهیه و در فضای مجازی منتشر و جذب کمک کند آیا اصلا درست است؟

ما با این کار نه تنها حقوق اساسی کودکان را از بین می‌بریم؛ بلکه سرپوش موقتی می‌‌گذاریم بر روی یک زخم! این کار حتی در میان مدت هم هیچ فایده‌ای ندارد. کودکی که در شرایط نامساعد است باید در راستای این‌که رشد و بقا پیدا کند توانمند و حمایت شود. این کمک‌ها هیچ فایده‌‌ی بلندمدتی ندارد. ضمن این‌که ما برای انجام امور خیریه ساختار سازمان یافته‌ی قانونی داریم. خود خیریه‌ها و سازمان‌های مردم نهاد البته با یک رویکرد حمایتی – توانمندسازی نه با رویکرد خیریه‌ای همگی نهادهای تعریف شده در یک ساختار قانونی هستند و براساس اصولی اداره می‌شوند که شیوه‌ی رفتار مناسب با کودک را دارند و الویت آن‌ها حفظ حقوق انسانی مخاطب‌شان است. این‌ها قالب‌های قانون‌گذاری است پس هر اقدامی که خارج از این قالب قانونی اتفاق می‌افتد عملا غیرقانونی است. به همین دلیل این‌که چطور این افراد به خودشان اجازه می‌دهند وضعیت و آینده کودک را به مخاطره بیندازند، جای تعجب دارد!

در این بحث خیلی از افراد معتقدند کودک و خانواده‌اش راضی هستند! در این مورد هم باید گفت رضایت کودک قابل اعتنا نیست، از لحاظ قانونی واجد اشکال است و نمی‌توان به آن توجه کرد. رضایت والدین هم در این موضوع از آن‌جا که برخلاف مصلحت کودک است ممکن، قانونی و درست نیست.

بنابراین افرادی هستند که نه تنها از کودکان برای افزایش شهرت خود سوء‌استفاده می‌کنند؛ بلکه کمک موثر و مستمری به این محرومان نمی‌کنند. صرفا منافع و کرامت انسانی آن‌ها را زایل و یک تبعیض منفی بین کودک محروم با سایر کودکان ایجاد می‌کنند و آن حق زندگی سالم، حق رشد و بقا است که آن‌را با شناساندن نقاط ضعف کودک به اجتماع از او می‌گیرند. از همین روی این مسایل محل انتقادات شدیدی است؛ چراکه حقوق اساسی کودکان را از بین می‌برد.

 

مطالب مرتبط:

شاید این ها را نیز دوست داشته باشید